روح های اینده پارت 1(بخش 1)
به نام خدا:)
نویسنده: یک فضای کوهستانی رو تصور کنید برای شروع
شدو خیلی پوکر فیس و جدی رو به ری سونیک و پشت به اگمن ایستاده .... اون تقریبا مثل همیشه هست ولی فقط الان اون یک عینک کاملا سیاه که میشه گفت صورتش رو پوشونده به چشم هاش زده و در سکوت منتظره...
سونیک سکوت رو می شکنه: نع اگمن تو اشتباه میکنی .. هیچوقت دستت به کیاس کنترل ها نمی رسه .
اگمن که توی سفینه کوچولوش نشسته بود خنده ای کرد و گفت: خدا وکیلی؟ چطور می خوای جلوی منو بگیری؟ اون وقت کی می خوای بمیری؟
بعد اندکی مکث دستش رو به سمت سونیک دراز کرد و فریاد زد: شدو حمله کن!
شدو با یک حرکت کیاس کنترل می کنه و چیزی شبیه یه رعد به سونیک بر خورد می کنه ....
نویسنده :
جدا از دنیای مادی (این دنیا ) دنیای دیگه ای وجود داشته که دارای هیچ منبع انرژی یا هیچ منبع دیگری نبوده ولی اونجا انرژی حاصل از کیاس کنترل ها ذخیره بوده و هست . در واقع این مکان مکان اولی کیاس کنترل هاست (همون هفت الماس)!!
در نهایت تنها لایق داشتن چنین قدرتی فقط و فقط سونیک بود ... و روح اون از جایگاه مقدسی سر چشمه می گرفت(به این معنا هست که روح سونیک خاص هست) و این مکان دقیقا همان مکانی بود که سوی باید خودش رو نشون میداد!
هفت زمرد دور سونیک می چرخند... سونیک دستانش کمی بالا می اورد و می گوید: من خیلی ضعیفم ... تو این تغیر شکل(سوپر سونیک)میمیرم !! ولی اخه....اخه نه ... نمی تونم ... نمی تونم .... نه من نمی تونم بزارم اگمن کیاس کنترل ها رو بگیره و همه رو از ان خودش کنه ... ولی اگه اون بخواد...؟ من...باید جلوشو بگیرم...ولی این تنها کاریه که از دستم بر میاد (سونیک دیگه تحملش تمام میشه و می زاره قطرات اشک از گونه هاش سرازیر بشن) خیلی خب مرد خودتو جمع و جور کن (اشک هاش رو پاک می کنه و ادامه میده) کیاس کنترل .
ناگهان صدای دختری از پشت سرش تمرکزش رو بهم میریزه : نه سونیک .
سونیک پشت سرش رو نگاه میکنه و با تعجب میگه: تیکال؟!!
تیکال: سونیک ... من نمی تونم بزارم تا تو همه ی امرل(همون هفت ها)رو برای همیشه بفرستی و...من می تونم برای مدت زمان معینی مشکل رو رفع کنم . (تیکال از پشت کمرش دست هاش رو بیرون میاره و در حالی که یک گردنبند نقره ای با الماس قرمزش در دست داشت ادامه می دهد) و این ... این نگهبان سرنوشت ماست . ناکلز دیگه رفته ... تو باید با این پیش ناکلز بری (و گردنبند رو گردن سونیک میکنه) خوب گوش کن ببین چی میگم ...روح تو با استفاده از این گردنبند با کیاس ها در ارتباطه ... تو باید از اونها محافظت کنی.وقتی که زمان مناسب رسید تو باید فردی رو انتخواب کنی که اون کیاس کنترل ها رو برگردونه و تو بلاخره می فهمی اون کیه.
و دیگر زمان سونیک برای مکالمه تمام می شود . تیکال با یک تکان روح سونیک رو به دنیای وادی(واقعی) برد . ولی بدن سونیک شکسته و خون الود هست .مقدار شوک بسیار زیاد بود و سونیک هوشیاریش رو از دست داد و در نهایت روح اون از بدنش خارج شد.
*اندکی قبل تر از خارج شدن روح سونیک:
سونیک به دنیای واقعی برمیگرده و در حالی که کاملا زخمی هست و ب زور چشم هاش رو باز میکنه یگه: هی... صبر کن ببینم.... (و بعد بی خود خدا بی هوش می شود)
اگمن بالا ی سر سونیک می رود (با سفینه کوچولو ی یک نفره اش) و می گوید: هاهاها می دونستم بلاخره روزی پیروزی مال من میشه . این چیز (کیاس ها) با ارزش حاصل تلاش چند ساله من هست.
سپس با غرور و افتخار فریاد می زند: شدو برده ی من ... زمرد های اشوب رو دوباره به دست بیار.
نویسنده؟ نظرتون دوستان؟:)
نویسنده: یک فضای کوهستانی رو تصور کنید برای شروع
شدو خیلی پوکر فیس و جدی رو به ری سونیک و پشت به اگمن ایستاده .... اون تقریبا مثل همیشه هست ولی فقط الان اون یک عینک کاملا سیاه که میشه گفت صورتش رو پوشونده به چشم هاش زده و در سکوت منتظره...
سونیک سکوت رو می شکنه: نع اگمن تو اشتباه میکنی .. هیچوقت دستت به کیاس کنترل ها نمی رسه .
اگمن که توی سفینه کوچولوش نشسته بود خنده ای کرد و گفت: خدا وکیلی؟ چطور می خوای جلوی منو بگیری؟ اون وقت کی می خوای بمیری؟
بعد اندکی مکث دستش رو به سمت سونیک دراز کرد و فریاد زد: شدو حمله کن!
شدو با یک حرکت کیاس کنترل می کنه و چیزی شبیه یه رعد به سونیک بر خورد می کنه ....
نویسنده :
جدا از دنیای مادی (این دنیا ) دنیای دیگه ای وجود داشته که دارای هیچ منبع انرژی یا هیچ منبع دیگری نبوده ولی اونجا انرژی حاصل از کیاس کنترل ها ذخیره بوده و هست . در واقع این مکان مکان اولی کیاس کنترل هاست (همون هفت الماس)!!
در نهایت تنها لایق داشتن چنین قدرتی فقط و فقط سونیک بود ... و روح اون از جایگاه مقدسی سر چشمه می گرفت(به این معنا هست که روح سونیک خاص هست) و این مکان دقیقا همان مکانی بود که سوی باید خودش رو نشون میداد!
هفت زمرد دور سونیک می چرخند... سونیک دستانش کمی بالا می اورد و می گوید: من خیلی ضعیفم ... تو این تغیر شکل(سوپر سونیک)میمیرم !! ولی اخه....اخه نه ... نمی تونم ... نمی تونم .... نه من نمی تونم بزارم اگمن کیاس کنترل ها رو بگیره و همه رو از ان خودش کنه ... ولی اگه اون بخواد...؟ من...باید جلوشو بگیرم...ولی این تنها کاریه که از دستم بر میاد (سونیک دیگه تحملش تمام میشه و می زاره قطرات اشک از گونه هاش سرازیر بشن) خیلی خب مرد خودتو جمع و جور کن (اشک هاش رو پاک می کنه و ادامه میده) کیاس کنترل .
ناگهان صدای دختری از پشت سرش تمرکزش رو بهم میریزه : نه سونیک .
سونیک پشت سرش رو نگاه میکنه و با تعجب میگه: تیکال؟!!
تیکال: سونیک ... من نمی تونم بزارم تا تو همه ی امرل(همون هفت ها)رو برای همیشه بفرستی و...من می تونم برای مدت زمان معینی مشکل رو رفع کنم . (تیکال از پشت کمرش دست هاش رو بیرون میاره و در حالی که یک گردنبند نقره ای با الماس قرمزش در دست داشت ادامه می دهد) و این ... این نگهبان سرنوشت ماست . ناکلز دیگه رفته ... تو باید با این پیش ناکلز بری (و گردنبند رو گردن سونیک میکنه) خوب گوش کن ببین چی میگم ...روح تو با استفاده از این گردنبند با کیاس ها در ارتباطه ... تو باید از اونها محافظت کنی.وقتی که زمان مناسب رسید تو باید فردی رو انتخواب کنی که اون کیاس کنترل ها رو برگردونه و تو بلاخره می فهمی اون کیه.
و دیگر زمان سونیک برای مکالمه تمام می شود . تیکال با یک تکان روح سونیک رو به دنیای وادی(واقعی) برد . ولی بدن سونیک شکسته و خون الود هست .مقدار شوک بسیار زیاد بود و سونیک هوشیاریش رو از دست داد و در نهایت روح اون از بدنش خارج شد.
*اندکی قبل تر از خارج شدن روح سونیک:
سونیک به دنیای واقعی برمیگرده و در حالی که کاملا زخمی هست و ب زور چشم هاش رو باز میکنه یگه: هی... صبر کن ببینم.... (و بعد بی خود خدا بی هوش می شود)
اگمن بالا ی سر سونیک می رود (با سفینه کوچولو ی یک نفره اش) و می گوید: هاهاها می دونستم بلاخره روزی پیروزی مال من میشه . این چیز (کیاس ها) با ارزش حاصل تلاش چند ساله من هست.
سپس با غرور و افتخار فریاد می زند: شدو برده ی من ... زمرد های اشوب رو دوباره به دست بیار.
نویسنده؟ نظرتون دوستان؟:)
- ۷.۳k
- ۱۹ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط